کتاب پانچلو ای کاش بینی من هم سبز بود اثر مکس لوکیدو
- نویسنده: مکس لوکیدو
- موضوع: اعتماد به نفس،خودباوری
- با مقدمه ای از دکتر غلامعلی افروز
- مناسب برای رده سنی 7 سال به بالا
کتاب پانچلو ای کاش بینی من هم سبز بود
لوسیا و پانچلو از پنجرهی کارگاه ایلای به بیرون نگاه میکردند. آنها هم مثل بقیهی مردم دهکدهی ومی کیها از چوب ساخته شده بودند. اما مانند آنها در میدان پایین دهکده در صف نایستاده بودندتا بینیهایشان را سبز کنند…
در کتاب «ای کاش بینی من هم سبز بود» میخوانیم، پانچلو با خودش فکر کرد داشتن بینی سبز او را سریعتر، باهوشتر یا قویتر نمیکند، بلکه فقط او را شبیه بقیهی مردم دهکده میکند. چطور ممکن است کسی بخواهد بینیاش را رنگ کند، در حالی که ایلای (سازندهی آدمچوبیها) آنها را به دلیلی خاصی، متفاوت از یکدیگر ساخته است. اما زمانی رسید که پانچلو دیگر به دیدن ایلای نمیرفت و کمکم بینی رنگشده چندان به نظرش احمقانه نمیآمد.
چون بینی رنگشده او را شبیه دیگر وِمیکیها میکرد. پانچلو در آن زمان، بیشتر از هر زمان دیگری، نیاز داشت صدای سازندهاش را بشنود که میگفت: «من در هر شرایطی تو را دوست دارم و همیشه به تو کمک خواهم کرد تا به همان شکلی برگردی که تو را ساخته بودم.»
ما هم درست شبیه پانچلو، گاهی میخواهیم همرنگ جماعت شویم تا در جامعه مقبول باشیم. این نیاز ما را مجبور میکند خودمان را به شکل دیگران درآوریم، شبیه آنها رفتار کنیم و تصور کنیم اگر اینطور نباشیم، از طرف جامعه طرد خواهیم شد!
درسی که پانچلو به سختی آموخت، بیش از پیش به ما نشان میدهد که پایبندی به آنچه هستیم و آنگونه که آفریده شدهایم، اهمیت فراوانی دارد. این داستان یادآوری میکند که اگـر به شکلی بیهمتا ساخته شدهایم، حتماً دلیل خاصی دارد؛ از این مهمتر، خاطرنشان میکند در این دنیا کسی هست که همواره ما را دوست دارد و به ما کمک میکند تا وجود بینظیرمان شکوفا شود.
با مطالعه این مجموعه داستانها، گامی در جهت پرورش عزت نفس و تفکری عمیقتر دربارهی زندگی برداشتهاید. در بیشتر داستانهای این مجموعه «ومی کیها» که همان مردم جامعه هستند و «پانچو» که کودک درون همهی انسانهاست، گرفتار وضعیتی نامطلوب میشوند که خروج از آن، تنها با تکیه بر تواناییهای خودشان امکانپذیر نیست.
در یک داستان به قضاوت دربارهی یکدیگر میپردازند و به یکدیگر ستاره و دایره میدهند؛ در داستان دیگر، به جمعآوری توپ و جعبه میپردازند و در داستان دیگر، بینیهایشان را رنگ میکنند.
داستان ای کاش بینی من هم سبز بود
لوسیا و پانچلو از پنجرهی کارگاه ایلای به بیرون نگاه می کردند. آنها هم مثل بقیه مردم دهکدهی ومیکیها از چوپ ساخته شده بودند. اما مانند آنها در پایین دهکده، در صف نایستاده بودند تا بینیهایشان را سبز کنند! پانچلو گفت: آنها را نگاه کن. لوسیا با تعجب گفت: نمیفهمم چطور ممکن است کسی دلش بخواهد بینیاش را سبز کند.
ایلای همان طور که مشغول کار بود، پاسخ داد: آنها دوست دارند بینیهایشان را سبز کنند چون بینی سبز مد شده است و دیگران بینیهاشان را سبز کردهاند. پانچلو کهمتوجه حرف او نمیشد، با تعجب پرسید: منظورتان چیست؟
ایلای پاسخ داد: در این دهکده، همه دوست دارند مثل دیگران باشند. روزی همه میخواستند کلاههایی به شکل مربع داشته باشند، بعد روزی رسید که همه کفش های پاشنه بلند میخواستند. سال گذشته، گوش زرد مد بود و حالا همه میخواهند بینی سبز داشته باشند.
کتاب هدیه ی مخصوص تو اثر مکس لوکیدو
نویسنده کتاب مکس لوکیدو، تصویرگر سرجیومارتینز و مترجم آن دکتر لیلا کاشانی وحید است که انتشارات مهرسا آن را به چاپ رسانیده است.
انتشارات مهرسا
انتشارات مهرسا در سال 1390 به عنوان ناشر تخصصی در حوزهی «مغز و شناخت» و به منظور توليد محتوای آموزشي فاخر برای طيف گستردهی مخاطبان فرهيخته از اساتيد تا مشاوران، خانوادهها و عموم مردم، در گروه انتشاراتی مهر و ماه متولد شد.
در بخش کودک، داستانهايی با هدف توانمندسازی ذهنی و تقويت عملکردهای مغزی کودکان در قالب کتابهای «مغز شگفتانگيز تو»، «نميتوانم چيزميزهايم را پيدا کنم»، « با برنامهريزی همهی کارها رديف ميشود»، «مغز خميری، مغز سنگی»، مجموعهی «گردو» و… به چاپ رسيده است.
مشخصات: کتاب پانچلو ای کاش بینی من هم سبز بود اثر مکس لوکیدو
ناشر: | مهرسا |
---|---|
نویسنده: | مکس لوکیدو |
مترجم: | لیلا کاشانی وحید |
تعداد صفحات: | 34 |
شابک: | 9786006591827 |
رده سنی | 7 سال به بالا |
گروه سنی | کودک |
برند | انتشارات مهرسا |
هنوز دیدگاهی وجود ندارد