کتاب چستر راکون و جیب پر از بوسه اثر اودری پن

داستان چستر راکون و جیب پر از بوسه

خانم راکون خندید و به چستر گفت: «می خواهی قصه ای برایت بکویم ؟»

درباره ی بوسه ها؟

مامان راکون: «درباره ی ستاره ها »

هرشب، درست قبل ازاینکه خورشید غروب کند، اشعه هایش را پخش می کند تا روی تمام ستاره های جهان پاشیده شود. بعد ستاره ها یکی یکی روشن می شوند و نورشان را به ما می تاباند. ستاره ها همیشه آن بالا هستند و می درخشند، حتی درشبهایی که آنها را نمی بینیم. اما نور خورشید هرگز تمام نمی شود وهرچقدر هم درآسمان ستاره باشد نورش همیشه به آنها می رسد .

کتاب چستر راکون و جیب پر از بوسه

بوسه ی دست هم مثل همان است. وقتی کسی دوستت دارد، بوسه هایش مثل اشعه های خورشید است، که همیشه هست و همیشه می درخشد. من هم هرچقدر با تو یا به رونی بوسه ی دست بدهم، هرگز، هیچ وقت، بوسه هایم تمام نمی شود.

کتاب چستر راکون و جیب پر از بوسه اثر اودری پن

چستر راکون به تازگی صاحب برادری کوچک تر از خودش شده، او نسبت به عضو جدید خانواده شان حساس است و به توجهی که به او می شود واکنش نشان می دهد. در این کتاب از حس حسادت چستر راکون می خوانیم و از تلاش مادرش برای کاهش این احساس بد.

اودری پن نویسنده، شهلا انتظاریان مترجم، باربارا لئونارد گیبسن تصویرگر و چاپ انتشارات بازی و اندیشه کتاب چستر راکون و جیب پر از بوسه را منتشر کرده است.

قصه های چستر کوچولو با عنوان‌های زیر منتشر شده است:

• قصه های چستر کوچولو 1
• قصه های چستر کوچولو 2- چستر راکون و جیب پر از بوسه
• قصه های چستر کوچولو 3- چستر راکون و بوسه خداحافظی
• قصه های چستر کوچولو 4- چستر ارکون و یک روز کامل در خانه دوست
• قصه های چستر کوچولو 5- چستر راکون و بلوط پر از خاطر
• قصه های چستر کوچولو 6- چستر راکون و زورگوی بد گنده