کتاب آقا کوچولو خانه اش را از دست می دهد اثر ماکس فلت هاوس

در کتاب «آقا کوچولو خانه اش را از دست می دهد»، باران خانه‌ی آقا کوچولو را خراب کرده است. آقا کوچولو در خانه‌اش که یک جعبه کفش بود، خشنود و شاد زندگی می‌کرد که سه روز باران، خانه‌اش را نرم و خیس کرد. او با اسباب‌اش زیر بزرگ‌ترین درخت ایستاده بود که کلاغ از او خواست به خانه‌اش برود.

اما آقا کوچولو نتوانست روی درخت زندگی کند، پس روی زمین دنبال یک خانه‌ی دیگر گشت. قورباغه به او یک شیشه‌ی مربا را پیشنهاد داد اما توی شیشه هوا خیلی گرم بود. آقا کوچولو یک قوری بزرگ پیدا کرد اما توی آن پر از زنبور بود تا این‌که خرگوش او را به خانه‌اش دعوت کرد. آقا کوچولو روزها در خانه‌ی او ماند تا این‌که خرگوش صاحب چندین بچه شد و دیگر جایی برای آقا کوچولو نبود.

سرانجام یک روز زیر یک درخت سیب، آقا کوچولو با خانم کوچولو آشنا شد ، آن‌ها با هم دوست شدند و آقا کوچولو به خانه‌ی او رفت و یک جشن بزرگ برای همه‌ی جانوران گرفتند.

کتاب آقا کوچولو خانه اش  را از دست می دهد

داستان آقا کوچولو خانه اش  را از دست می دهد

آقا کوچولو یک مرد کوچک بود. او در یک جعبه‌ی کفش زندگی می‌کرد. آقا کوچولو از زندگی‌اش خشنود بود. یک روز هوا بارانی شد. آقا کوچولو گفت: «باران برای باغ‌ام خوب است.» و شادمان شد. اما سه روز و سه شب، پشتِ سرِ هم باران بارید و…

در این گیر و دار باران بند آمد و آفتاب او را گرم کرد. روی علف‌ها نشست و پیش خودش فکر کرد: حالا می‌توانم سر فرصت خانه‌ای نو پیدا کنم. وقتی شب شد او هنوز خانه‌ای پیدا نکرده بود. آقا کوچولو به جای سقف، زیر آسمان و به جای تخت‌خواب روی زمین دراز کشید و خواب‌اش برد.

روز بعد سر راه‌اش به قورباغه برخورد. روز به خیر، من یک خانه‌ی قشنگ برایت سراغ دارم.قورباغه او را کنار یک شیشه‌ی مربای خالی آورد. خانه‌ی قشنگی بود. آقا کوچولو می‌توانست از دیوارهای آن به بیرون نگاه کند. خیس هم نمی‌شد. اما پس از یک ساعت خیلی گرم‌اش شد. آنجا را ترک کرد و به جست و جوی خود ادامه داد.

پشت یک تپه علف، قوری بزرگی پیدا کرد. با خود گفت: خیلی خوب است که چنین خانه‌ای داشته باشم. که ناگهان از درون قوری زنبورهایی بیرون آمدند و وزوز کردند: از خانه‌ی ما دور شو! اینجا محل زندگی ماست!

کتاب آقا کوچولو خانه اش  را از دست می دهد اثر ماکس فلت هاوس

در داستان‌های ماکس فلت هاوس نویسنده و تصویرگر هلندی برنده جایزه هانس کریستین اندرسن کمک کردن به یکدیگر ارزشی مثبت است و موضوع داستان آقا کوچولو خانه اش  را از دست می دهد نیر هم دلی با دیگران است.

توبا صابری و آرش برومند مترجمان  کتاب آقا کوچولو خانه اش را از دست می دهد هستند و انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان آن را منتشر کرده است.

انتشارات مؤسسه پژوهشی تاريخ ادبيات کودکان

مؤسسه پژوهشی تاريخ ادبيات کودکان، نهادی غيردولتی و ناسودبر است که در سال ۱۳۷۹ از سوی پژوهشگرانی که در حوزه ادبیات کودکان فعال بودند، پايه گذاشته شد و اکنون با بیش از ده سال پیشینه فعالیت های گسترده، در سطح ملی و بین المللی به کار خود ادامه می دهد. دفتر اين مؤسسه در تهران است و شيوه همکاری با اين نهاد به دو شکل کار رسمی و داوطلبانه است.

مؤسسه پژوهشی تاريخ ادبيات کودکان هزينه‌های سازمانی خود را از راه کمک‌های مردمی و اجرای پروژه‌های فرهنگی و انتشاراتی به دست می آورد. چنانچه مؤسسه درآمدی داشته باشد، اين درآمد را در راه گسترش هدف‌های خود هزينه می‌ کند.